نصیحت (اخلاق)نصیحت از مباحث علم اخلاق و به معنای خیرخواهی که دارای مصادیق متعدد است؛ از جمله نصیحت برای خدا، برای قرآن، برای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و اهل بیت (علیهمالسلام)، برای حاکم اسلامي، برای جامعه اسلامی، برای تک تک افراد جامعه اسلامی، برای مشورت کننده، برای خود، برای هر مخلوق دیگر، که خود نصیحت برای مومنین اقسامی دارد که به آن اشاره شده است و همچنین اثاری نیز دارد و از وظایف مومنین شمرده می شود و لذا نقش مهمی در ارتباط انسان با خدای متعال و مردم دارد. فهرست مندرجات۲ - تعریف ۳ - فضیلت ۴ - اقسام ۴.۱ - نصیحت برای خدا ۴.۲ - نصیحت برای قرآن ۴.۳ - نصیحت برای رسول خدا و اهل بیت ۴.۴ - نصیحت برای حاکم اسلامی ۴.۵ - نصیحت برای جامعه اسلامی ۴.۶ - نصیحت برای تک تک افراد جامعه اسلامی ۴.۷ - نصیحت برای افراد تحت سرپرستی خود ۴.۸ - نصیحت برای مشورت کننده ۴.۹ - نصیحت برای خود ۴.۱۰ - نصیحت برای هر مخلوق دیگر ۵ - اقسام نصیحت برای مومنین ۵.۱ - استغفار و دعا کردن ۵.۲ - برآوردن حاجت ۵.۳ - موعظه ۵.۴ - امر به معروف و نهی از منکر ۵.۵ - موارد دیگر ۶ - آثار ۷ - آسیبشناسی ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - مقدمهنصیحت از برترین صفات و فضایل انسانی است. که نقشی بسیار مهم در ارتباط انسان با خدای متعال و مردم دارد؛ ارتباطی که صدق، صفا، وفا و اخلاص را در بر دارد و انسان اخلاقجو را از ریا، نفاق، تزویر و غش مبرا مینماید. روشن است که چنین ارتباطی میتواند نقش بسیار مهمی را در سعادت انسان ایفا کند. ۲ - تعریفچنین تلقی شده است که نصیحت یعنی موعظه و امر و نهی کردن دیگران و حال آنکه این تصور بسیار نادرست است؛ زیرا موعظه و پند دیگران تنها یکی از مصادیق نصیحت، آن هم مصداق رفتاری آن است که البته در روایات نیز گاهی نصیحت بر این معنی اطلاق شده است؛ اما نصیحت به معنی دقیق و اصلی آن در روایات ما، یک صفت قلبی و بسیار گسترده و پردامنه و دارای مصادیق متعدد است. برخی لغویون، جامعترین ترجمه لغوی نصیحت را خیرخواهی دانستهاند. همانطور که از نظر اصطلاحی نیز برخی علمای اخلاق معنقدند که «نصیحت» در یک کلمه یعنی خیرخواهی. اما از آنجا که متعلق نصیحت در روایات ما گستردهتر از انسانها است و خدای متعال و قرآن و اولیای الهی را هم شامل است، میتوان گفت نصیحت یعنی همان وفا با خدا و دین ،قرآن و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمههدی (علیهمالسّلام) و صفا با مردم؛ به معنی اطاعت و اخلاص در دین و بیغش بودن نسبت به مردم. برخی علمای اخلاق، ضد حسد را نصیحت ذکر کردهاند و «عداوت» را هم ضدّ «نصیحت» معرفی فرمودهاند. در برخی روایات نیز نصیحت در مقابل عداوت [۶]
ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، بوستان کتاب، قم، چاپ اول، ۱۴۰۶ ق، ص۷۸.
و هم در برابر غش به کار رفته است و البته این هر سه به یک معنی درست هستند و قدر جامع آنها مفهوم غش است به معنی ناخالصی ورزیدن و خیرخواهی نکردن که در عداوت و حسادت نیز وجود دارد.۳ - فضیلترسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: ابدال امت من به خاطر نماز زیاد وارد بهشت نشدند بلکه برای سلامتی سینهها و سخاوتشان وارد بهشت شدند. نیز سه بار فرمود: دین، همهاش نصیحت است و در روایت دیگر فرمودند: هر کس ضمانت کند برای خدا، رسول خدا، کتاب خدا، ائمه مسلمین، مومنین و جامعه اسلامی نصیحت ورزد، او را ضمانت بهشت میکنم. و فرمود: باید مومن را نصیحت داشته باشی همچون نصیحتی که برای خودت داری. [۱۰]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۲۰۸.
نیز فرمودند: بالاترین منزلت در قیامت را کسی دارد که بیشتر از همه بر اساس نصیحت در دنیا برای مخلوقات او عمل کرده باشد. [۱۱]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۲۰۸.
امام علی (علیهالسلام) فرمود: مومن بر نصیحت سرشته شده است [۱۲]
آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۶ ش، ص۲۲۵.
و هرگز نصیحتی را نمیبیند که از آن درگذرد. [۱۳]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۲۲۹.
و نصیحت بهترین اخلاصورزی و از خویهای انسانهای بزرگوار است و گروهی که اهل نصیحت نباشند خیری در آنان نیست. [۱۴]
آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دار الکتاب الإسلامی، ۱۴۱۰ ق، ص۷۹۱.
امام صادق (علیهالسلام) نیز فرمودند: بر تو باد به نصیحتورزی با قصد قربت برای بندگان و مخلوقات او که عملی را برتر از این نخواهی یافت. [۱۵]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۱۶۴.
۴ - اقسامرسول خدا در پاسخ کسی که پرسید برای چه کسی خیرخواهی کنیم؟ فرمودند: برای خدا، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، کتاب خدا، ائمه مسلمین، مومنین و جامعه اسلامی. بر اساس این روایت و دیگر احادیث شریف میتوان اقسام نصیحت را در نمای زیر ترسیم نمود: ۴.۱ - نصیحت برای خداامام صادق (علیهالسلام) فرمود: ذوالقرنین، بندهای خالص بود که برای خدا نصیحت نمود و خدا هم او را خالص نمود. [۱۸]
عریضی، علی بن جعفر، مسائل علیّ بن جعفر و مستدرکاتها، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چ اول، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴.
امام علی (علیهالسلام) نصیحت در ارتباط با خدا را به عبادت از روی رغبت و رهبت هر دو تفسیر فرمود. شرح این گونه عبادت آن است که انسان اعتقاد درست دربارهی توحید او داشته باشد و برای او اخلاص در عمل ورزد. [۲۰]
ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، انتشارات اسماعیلیان، قم، چ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۶۳.
۴.۲ - نصیحت برای قرآنمعنی نصیحت برای کتاب خدا، اعتقاد به حقانیت آن و عمل به فرمایشات آن است. [۲۱]
ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، انتشارات اسماعیلیان، قم، چ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۶۳.
۴.۳ - نصیحت برای رسول خدا و اهل بیترسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: هر کس پنج خصلت را داشته باشد تمام حقایق ایمانی را در خود پیاده کرده و همهی درهای بهشت برای او باز است: یکی از آنها نصیحت برای اهل بیت پیامبرش است. رسول خدا فرمود: هر کس با ما غش ورزد از ما نیست. در زیارت حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) سقای تشنگان دشت سوزان کربلا چنین عرضه میداریم: تو نصیحت خود را در حق امامت به جای آوردی. این مرتبه از نصیحت در برخی روایات به ادای اجر رسالت او که مودت خاندان او باشد تفسیر شده است که این یک مصداق جامع است و مصادیقی چون تصدیق به نبوت و رسالت او و اطاعت از امر و نهی او [۲۶]
ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، انتشارات اسماعیلیان، قم، چ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۶۳.
که به عنوان مصداق نصیحت برای رسول خدا ذکر شدهاند را نیز شامل است.۴.۴ - نصیحت برای حاکم اسلامیروایت است که سه چیز است که قلب انسان مؤمن هرگز در آنها دغلکاری نمیکند: اخلاص عمل برای خدا، خیرخواهی برای ولی امر، همراهی با جماعت مسلمین. [۲۷]
بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین،شعب الایمان، بیروت، دارالفکر، چ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۶، ص۲۵۵۰.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز به نصیحت برای ائمه مسلمین (علیهمالسّلام) توصیه داشتند و میفرمودند: خداوند خیرخواهی برای ولی امر را دوست دارد. [۲۹]
بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، شعب الایمان، بیروت، دارالفکر، چ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۶، ص۲۵۴۳.
همچنین از موارد مهم این نصیحت، گزارش نمودن جریانات و حوادث موجود در کشور یا کیفیت عمل کارگزاران و مسئولان حکومت برای رهبرجامعه در صورت مفید بودن آن گزارش است هر چند گزارش کننده نسبت به این کار ماموریت و مسئولیت خاصی نداشته باشد. [۳۰]
مهدوی کنی محمدرضا، نقطههای آغاز در اخلاق عملی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۷۶، ص ۶۱۰.
اما باید با دقت و بدون گمانهزنی و رعایت حقوق و حرمت افراد صورت گیرد.۴.۵ - نصیحت برای جامعه اسلامیرسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: محبوبترین شما نزد خدا چند صفت دارد: از جمله اینکه ناصحترین فرد برای امت پیامبر خدا است. [۳۱]
عطایی، محمدرضا، مجموعه ورام، ج۲، ص۲۱۳.
امام علی (علیهالسلام) فرمود: نصیحت برای مسلمانان یکی از پایههای ششگانهی دین است. [۳۲]
آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۶ ش، ص۸۵.
در واقع معنی نصیحت برای عموم مسلمانان، ارشاد آنان به سوی مصالح آنان است. [۳۳]
ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، انتشارات اسماعیلیان، قم، چ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۶۳.
۴.۶ - نصیحت برای تک تک افراد جامعه اسلامیرسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: هر کس اهتمام برای امور مسلمانان نداشته باشد مسلمان نیست [۳۴]
بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، شعب الایمان، بیروت، دارالفکر، چ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۶، ص۳۴۱۸.
[۳۵]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص ۱۶۳
و عابدترین مردم کسی است که قلبش برای همهی مسلمانان از همه خالصتر و بیغشتر باشد [۳۶]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۱۶۳.
و کسی که سیل یا آتش سوزی را از گروهی مسلمان دور کند، بهشت بر او واجب است. [۳۷]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۱۶۴.
۴.۷ - نصیحت برای افراد تحت سرپرستی خودچه در گروهی کوچک چون خانواده یا اداره و چه در کل جامعه اسلامی، روایت است که حق مردم بر حاکم، نصیحت برای آنان است و هر مسئولی که تلاش و خیرخواهی برای مسلمین تحت حاکمیت و مدیریت خود نکند با آنان به بهشت نمیرود [۳۹]
نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، دار المعرفه، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق، ص۱۱۴.
و هر کسی سرپرستی گروهی را دارا شود و نسبت به آنان غش ورزد خدا بهشت را بر او حرام کند [۴۰]
نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، دار المعرفه، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق، ص۱۱۴.
و هر حاکمی که اهل غش به رعیت باشد خدا بهشت را بر او حرام میکند. [۴۱]
بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، شعب الایمان، بیروت، دارالفکر، چ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۶، ص۲۵۱۳.
۴.۸ - نصیحت برای مشورت کنندهکه در روایات از حقوق مشورت کننده [۴۲]
حرانی، ابن شعبه حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلیاللهعلیهوآله، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، چ دوم، ۱۳۶۳ هش، ص۲۶۹.
و نیز شرایط صلاحیت مشورت شونده است؛ همانطور که امام حسن (علیهالسلام) فرمود: با کسی مشورت کنید که نصیحت داشته باشد. [۴۳]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۲۳۸.
۴.۹ - نصیحت برای خودامام علی (علیهالسلام) انسانها را به خیرخواهی برای خود با توبه و غلبه بر شهوات دعوت نموده و فرمودند: ناصحترین مردم کسی است که ناصحترین برای خود باشد [۴۵]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۱، ص۴۵.
و کسی که برای خود نصیحتی ندارد چگونه میتواند برای دیگری نصیحت ورزد؟! ۴.۱۰ - نصیحت برای هر مخلوق دیگررسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: بالاترین منزلت در قیامت را کسی دارد که بیشتر از همه بر اساس نصیحت در دنیا برای مخلوقات او عمل کرده باشد. [۴۷]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۲۰۸.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: بر تو باد به نصیحتورزی با قصد قربت برای بندگان و مخلوقات او که عملی را برتر از این نخواهی یافت [۴۸]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۱۶۴.
و این یک اصل است مگر این که مراعات آن به ضرر جامعه اسلامی باشد و آن افراد قصد اضرار به جامعه اسلامی داشته باشند که تشخیص مصادیق آن بر عهده حاکم صالح اسلامی است.۵ - اقسام نصیحت برای مومنیناین نوع از نصیحت دارای مصادیق بسیار گستردهای است و به همین جهت مستقلاً مورد بررسی قرار میگیرد: ۵.۱ - استغفار و دعا کردنرسول گرامی خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: چهار حق بر گردن امت من وجود دارد: تائب را دوست داشته باشند، نیکوکار را یاری کنند، برای گناهکار استغفار کنند و برای همه دعا کنند. [۴۹]
طبرسی، ابوالفضل علی بن حسن، مشکاة الانوار، کتابخانه حیدریه نجف اشرف، ۱۳۸۵ق، ص۱۵۱.
۵.۲ - برآوردن حاجتبرآوردن حاجت او به طوری که برای خود میخواهیم که از بزرگترین موارد و مصداقهای خیرخواهی (نصیحت) است. رسول خدا فرمود: هر کس در حاجت برادرش تلاش کند اما نصیحت نورزد، به خدا و پیامبرش خیانت نموده است. [۵۱]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۳۶۲.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: هر کس از برادر دینی خود کمکی بخواهد و او تمام تلاش خود را برای قضای آن به کار نبرد، به خدا و رسول و همهی ائمه از اول تا آخر خیانت نموده است. [۵۲]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۳۶۲ و ۲۶۳.
معیار در نصیحت و خیرخواهی این است که آنچه را برای خود میخواهی برای برادر خود نیز بخواهی و آنچه را برای خود نمیخواهی و نمیپسندی برای او نیز نخواهی و نپسندی و هر گونه شری که برای او نمیپسندیم برای خود نیز نپسندیم همانطور که در روایت آمده است: شما ایمان نمیآورید مگر این که هرچه برای خود میپسندید برای برادر دینی خود هم بپسندید و هر یک از شما آینهی برادر خود است و باید بدی را از رخسار او دور کند.۵.۳ - موعظهگاهی در روایات به ارشاد و راهنمائی مومن در آنچه مصلحت و خیر و سعادت او است عنوان نصیحت اطلاق شده است. در روایت آمده است کسی که موعظه نمود، نصیحت نموده است و هیچ نصیحتی چون برحذر داشتن نیست. اما این معنی که مرادف با پند و موعظه است تنها بخشی از معنی نصیحت است. ۵.۴ - امر به معروف و نهی از منکرامر به معروف و نهی از منکر اگر با قصد خیررساندن و شفقت بر فرد نصیحت شونده مورد نظر باشد؛ مانند ارشاد او به مصالح دینی و دنیوی و یاری او بر آنها و یاد دادن به او اگر نمیداند و توجه دادن به او در غفلتها که ابتدا با پند و اندرز انجام میگیرد و اگر اثر نکرد با ترساندن و بازداشتن تا آنجا که نوبت به سخنان تند و درشت برسد. [۶۰]
نراقی، ملامحمدمهدی، جامع السعادات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ چهارم، ۱۲۰۹ق، ج ۲، ص۲۵۵.
۵.۵ - موارد دیگر۱- برقراری صلح: صلحافکنی که در روایت آمده است از بهترین انواع نصیحت است. ۲- زدودن ترس و اندوه و شاد کردن وی: بر طرف کردن ترس و اندوه از مومن و شاد و مسرور ساختن او که از بزرگترین شاخههای خیرخواهی (نصیحت) است. [۶۲]
نراقی، ملامحمدمهدی، چاپ چهارم، جامع السعادات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ چهارم، ۱۲۰۹ق، ج ۲، ص۲۳۱و۲۳۲.
۳- اهتمام در کارها: اهتمام دربارهی کارها و مشکلات برادر مومن خود. ۴- شادی در شادی مومن و غمناکی در مشکلات او: شاد بودن در شادی برادر مومن خود و غمناکی در مشکلات او باشد. ۵-دفاع از او و آبرویش: دفاع از او و آبرویش در صورتی که ضعیف باشد و احترام او در کودکی و بزرگسالی. ۶- عدم حسادت و غش نورزیدن نسبت به او. ۶ - آثاراین صفت قلبی دارای آثار قابل توجهی در تهذیب قلب و اصلاح دنیا و آخرت زندگی فردی و اجتماعی دارد: ۱- تشرف به فضیلت برترین عمل: امام صادق (علیهالسلام) فرمود: بر تو باد به نصیحتورزی با قصد قربت برای بندگان و مخلوقات او که عملی را برتر از این نخواهی یافت. [۶۷]
کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپچهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص۱۶۴.
۲- امداد الهی در رسیدن به مراتب والای اخلاص: زیرا مراتب بالای اخلاص از امور موهوب یعنی عطایای الهی است که با تلاش بشر حاصل نمیشود و انسان تنها باید مقدمات آن را فراهم کند و نصیحت ورزی، این اثر را در تدارک مقدمات لازم برای دریافت آن فیوضات دارد. همانطور که امام صادق (علیهالسلام) فرمود: ذوالقرنین، بندهای خالص بود که برای خدا نصیحت نمود و خدا هم او را خالص نمود. [۶۸]
عریضی، علی بن جعفر، مسائل علیّ بن جعفر و مستدرکاتها، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چ اول، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴.
۳- رفع عذاب از جامعه اسلامی: همانطور که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: ای ابن مسعود، با مردم منصف باش، خیرخواه همه باش و بر آنان ترحم کن که اگر چنین کردی و خدا خواست عذابی بر شهری بفرستد و تو در آنان باشی، آن عذاب را از آنان دور میکند. ۴- به دست آوردن ایمان: به دست آوردن ایمان از راه ملازمت حق و نصیحت برای خلق است. ۵- ایجاد مودت: که طبق روایت [۷۱]
آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۶ ش، ص۲۲۴.
میتواند شامل مودت فردی و اجتماعی شود.۶- بهرهمندی از خیر و خوبی: زیرا هر کس طالب خیر و خوبی برای مسلمانان باشد، در هر خیری که به ایشان برسد شریک است؛ یعنی ثواب او مثل ثواب کسی است که آن خیر را رسانیده است. ۷ - آسیبشناسیدر بحث آسیب شناسی نصیحت به چند مورد اشاره میکنیم: ۱- خلط آن با موعظه: بحث نصیحت دارای یک آسیب مفهومی رایج است که خلط آن با موعظه به عنوان یکی از مصادیق آن است که در آغاز این نوشتار به آن اشاره شد. ۲- تقلبی بودن نصیحت: آسیب دیگر این فضیلت، تقلبی بودن نصیحت ارائه شده و غش بودن آن در حقیقت است. مومن و رهبر جامعه اسلامی باید زیرک باشند و دستهای ابلیسی افرادی که در ظاهر خیرخواهی نسبت به او و جامعه اسلامی غش میورزند را همواره بشناسد. از جملهی این افراد که نقدشان همواره یا غالباً مغشوش است، گروههای زیر هستند: ۳- حسودان: همانطور که امام صادق (علیهالسلام) فرمود: نصیحت از حسود محال است. [۷۳]
صدوق، محمّد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چدوم، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۵۸.
۴- دشمن: زیرا امام علی فرمود: نادان است کسی که از دشمنش طلب نصیحت کند. ۵- افراد پست: همانطور که امام علی (علیهالسلام) فرمود: نصیحت از ویژگیهای افراد بزرگوار است و خیرخواهی افراد پست به خاطر سود یا زیان خودشان است. [۷۵]
آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۶ ش، ص۲۲۵.
۸ - پانویس۹ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نصیحت (اخلاق)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۹/۳ ردههای این صفحه : روابط بین فردی | فضائل اخلاقی | مباحث اخلاقی | محبت | نصیحت | نیکوکاری | واژگان اخلاقی
|